ناگفته...
نوشته شده توسط : نفیسه

دنياى غريبيست مردمان عجيبى !
هيچکس مثل من نيست

هيچکس مثل تو نيست
مگر مى شود اينهمه بود و يکى نبود

. غريبانه ها را چقدر بر ديوار خلوت و خود خورى بگرييم.
آوار خود فرو ريختنها گم مى کند تو را و مشوش احساس نا شناخته اى پريشان خواهى ماند...
هر کسى را به ظرف وجود انديشه داده اند هر کسى را به وسع سينه مهر داده اند و هر کسى را به قد نگاه چشم داده اند و هرکسى را ...
نمى دانم چگونه شد که به اينجا وارد شدم

نا خواسته بود از سر بيکارى و يا ناچارى نمى دانم
هميشه رستگارى جاييست که مى پندارى عصيان موج مى زند....

هميشه حقيقت دروغيست که بر گفتنش اصرار مى ورزى...
در عصر آهن و سيمان مگر مى شود مهربان بود

آنجا که برادر به برادر رحم نمى ورزد خواهر به خواهر مهر نمى انگيزد...
نگفته ها بسيارند...





:: بازدید از این مطلب : 699
|
امتیاز مطلب : 141
|
تعداد امتیازدهندگان : 43
|
مجموع امتیاز : 43
تاریخ انتشار : 5 شهريور 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: