دنيا...
نوشته شده توسط : نفیسه



به حبابی می نگرم

که جهان است نامش


و در آن درگیرند ، همه اقوامش!

آن حباب خالی،

جلوه اش پوشالیست!

دایرهِ بیهوده ،

در گردشی بی پایان.

بازیگرش انسان است


مرز خودکامه گی اش ناپیدا

دروغ پردازی مغموم ،

گاه اسیر باورهای دیرینه!

گاه سرگرم نو آوری هایش!

با پرگار نادانی

رسم می کند عادتها را

در همه نقش هایش

بازیگریست ماهر

ناشی ترین بازیش

در نقش انسانست

این بی چنگ بی دندان

گرگیست خون آشام

که بر تخت خدائی هم

چنگ می زند آسان...





:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 دی 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: